برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

ازش متنفرم..از اینکه یه کارای پیش پا افتاده و مزخرف انجام میده تا مثلا ثابت کنه کی رئیسه...از اینکه ادای آدمای انسان دوست و مهربون رو درمیاره تا بهانه‌ای برای غصه خوردن و توجیه اعصاب خوردی‌هاش پیدا کنه...از غذا خوردنش، راه رفتنش، حرف زدنش، کلا از بودنش و تک تک اخلاقا رفتارا و ویژگی‌هاش متنفرم...به جهنم که بهش میگن پدر.. من ازش متنفرم و تمام تلاشمو میکنم تا ازش دور شم..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد