برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

سرزمین عجایب

البته من هیچوقت ته کمدم دنبال یه راه مخفی برای رفتن به نارنیا نبودم فقط یه دوره ی خیلی کوتاهی که الیس در سرزمین عجایب میداد به این فک میکردم که چه خوب میشد اگه یه در کوچیک مخفی وجود داشت که به سرزمین عجایب راه داشت! و البته کل زندگیمم به این فک میکردم که چه خوب میشد واقعا یه سرزمین عجایب وجود میداشت که میشد درش رو باز کرد و رفت توش..سرزمینی که توش همه چی ممکن بود با رنگ های کارتونی و شفاف...داشتم فک میکرد بعید نیس علم یه روزی همچین دنیای تخیلی ای بسازه..بازی پوکمون رو دیدین؟شاید یه روز بشه همین بیخ گوشمون تخیل رو تصویر کرد و باهاش زندگی کرد...شاید یه روز بشه دنیای توی ذهن رو به دنیای واقعی آورد..حس میکنم خیلی دور از ذهن نیست...شاید رفتم تو این حوزه کار کردم...هوش مصنوعی جذابیت های بدیعی داره :)


+ از عنوان انتخاب کردن متنفرم :|

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد جمعه 24 اسفند 1397 ساعت 23:35

کلی پرسیدم،بقیه ی پستای خصوصی چطور؟

یا رمزشون ۶۶۶۳۶ عه یا ۱۸۲۲ یا ترکیب اینا یا یادم نیست ://
حالا همه رو امتحان کن ببین چی میشه دیگه :))

محمد دوشنبه 20 اسفند 1397 ساعت 17:03

پستای خصوصی چه جوریاست؟ میشه رمز خواست یا اینکه...

همونه که تو پست بعد نوشتم. همون دو خط. چیزی اضافه‌تر نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد