برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

باید بریم...

کاش یکی بیاد منو از دنیا قایم کنه...خسته‌ام


+ یه جوری فریدون میخونه "بیا بریم به شهرمون، اونجا پر از محبته" که آدم دلش میخواد بره...ولی لامصب تو آهنگ آدرس شهرشونو نمیده :(


+میدونی؟ مساله اینه که جراتش رو ندارم پرده رو بزنم کنار، پنجره‌رو باز کنم، برم بالا و چشمامو ببندمو تموم کنم همه چی رو...وگرنه دلیل زیاد دارم...

نظرات 1 + ارسال نظر
بردیا جمعه 12 مرداد 1397 ساعت 23:46 http://elves0014.blogsky.con

بیا دستمو بگیر ببر منو ب شهر خودتون
باهم میریم کل شهر رو میگردیم،کلی بسنی باهم میخوریم
کلی حرصت میدم کلی اذیتت میکنم تا بفهمی شهر خودتون کم از شهر فریدون نداره،نشستی کنج خونه میخوای افسردگی و فاز بد نگیری!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد