برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...
برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

فاک دیس ویک

هفته ی به غایب چیزشر و مزخرفی بود...هر شبش رو به یه نحوی نتونستم بخوابم و دهنم سرویس شد و هر روزشم یه موضوعی پیش میومد و از استرس دهنم سرویس میشد..یا درد بود..یا کابوس دیدم...یا استرس داشتم...ینی اینطوری بگم کل هفته رو از فشار خواب و استرس و درد بگا رفتم...بعد تازه سه چهار روزه معدم هم به کلکسیونم اضافه شده و کلا غذا کوفتم میشه...مامان میگه به خاطر استرس دو هفته پیش بود!کلا اعتقاد داره بدن نسبت به فشار وقتی واکنش نشون میده که اون موضوع تموم شده باشه! درست و غلطش رو نمیدونم ولی واقعا گزینه دیگه ای نمیمونه چون حتی اگه مریض شده باشم هم این همه بهم ریختگی اعصاب طبیعی نیست

+ میخواستم طولانی تر بنویسم و توضیح بدم ولی حسش نیس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد