...

Mah یکشنبه 29 تیر 1399 ساعت 00:42

چه حیف که دیگه اینجا نمینویسید...

امیدوارم نتیجه‌ای که دوست دارید از روانکاوی بگیرید

مرسی عزیزم

Mah پنج‌شنبه 26 تیر 1399 ساعت 02:07

خوب اگر ذوق کردید، چرا دیگه ننوشتید؟
شاید فضولی باشه ولی من خیلی کنجکاوم بدونم روتنکاویتون به کجا رسید؟

همیشه منتظر نوشته‌هاتون هستم

دیگه اینجا نمینویسم راستش
روانکاوی رو میرم. همچنان میزنیم تو سر و کله‌ی هم :))

Mah شنبه 21 تیر 1399 ساعت 01:06

چرا دیگه نمی‌نویسید؟ من دلم برای یادداشتاتون تنگ شده. هر دفعه میام سر میزنم، میبینم خبری نیست و ناامید میشم

واقعا؟!!
ذوق کردم بابا

بردیا یکشنبه 7 اردیبهشت 1399 ساعت 01:14

شایدم چراغ خاموش سر میزنن
شایدم خودشون کلا دیگه سر نمیزنن

چراغ روشن سر بزنن

بردیا جمعه 5 اردیبهشت 1399 ساعت 19:33

باید بزنن خیلیا سر

نمی‌زنن ولی

sadra یکشنبه 17 فروردین 1399 ساعت 08:13

سلام
دوستی که نمی شناسمت ولی با خوندن بخشی از دل نوشته هات احساس کردم انگار خودمم ولی در یک قالب دیگه...مراجعه به روانکاو دغدغه های روحی که داری منم خیلی تجربه کردم و در حال تجربه هستم ...

تاریک سه‌شنبه 12 فروردین 1399 ساعت 22:57

میام هر دفعه میبینم چیزی نیست واسه همین کمتر سر میزنم

M سه‌شنبه 5 فروردین 1399 ساعت 20:35

منم زیاد خاطراتم را مینویسم، ولی متاسفانه در مورد این موضوعات هیچ وقت ننوشتم و همان چیزایی که نوشتم هم فک کنم شجاعت در معرض دید قرار دادنشون را نداشتم و ندارم
به هر حال شما به من این حس را دادین که تنها نیستم و امیدوارم الآن شما هم بدونید در تمام احوالاتتون تنها نبوده و نیستید

اوهوم میفهمم

M سه‌شنبه 5 فروردین 1399 ساعت 15:28

سلام خانمی که خیلی نمیشناسمت :)
راستش من به تازگی وبلاگت رو دیدم ولی خیلی از نوشته‌هات خوشم میاااد، به خصوص قسمت‌هایی که در مورد روانکاوی مینویسی... شاید به این خاطر که تجربه‌های کم و بیش مشابهی باهات دارم

چه خوب برا منم جالبه در مورد تجربه‌های شما بخونم. آدرسی چیزی دارید؟

ivan سه‌شنبه 5 فروردین 1399 ساعت 14:04

اره
مگه کرونا داره اینجا هم نیام

نه دوست عزیز، من خیلی وقته نمی نویسم و وبلاگم تار عنکبوت بسته فلذا احتمالا دیگه از خواننده‌های قدیمی کسی سر نمیزنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)

نام

ایمیل

آدرس وبسایت