برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...
برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

فاک

پی ام اس اینطوریه که میتونی حتی به سوراخ بودن لایه‌ی اوزون فکر کنی و غصه بخوری..یا حداقل برا من اینطوریه! اینه که چند روزی بود داشتم به اوضاع درهم مملکت فکر میکردم و هر بار بیشتر میترسیدم که اگه اتفاقی بیوفته این همه هزینه‌، وقت و انرژی که دارم صرف درسم میکنه چی میشه...حالا این وضع داغون چیز جدیدی نیست و در حالت  معمول سعی میکنم ذهنم رو درگیرش نکنم و به کار خودم برسم چون نشستن و غصه خوردن هیچ فایده‌ای نداره...ولی این چند روز حس کردم واقعا میترسم و واقعا نگرانم...خیلی احساس تنهایی و وحشت میکردم...دیروز بالاخره فرصت شد به میلاد موضوعو گفتم و واقعا ذهنم سبک تر شد...داشتم فکر میکردم تا حالا پیش نیومده از گفتن چیزی بهش پشیمون شده باشم و تو همه موارد به این صورت بوده که بعد گفتنش حالم خیلی بهتر شده هم به خاطر صحبت کردن و حرف زدن از دغدغه‌ها و مشکلاتم و هم به خاطر واکنشی که از سمت اون میگیرم...اینکه برای هر نوع فکرم یا مشکلم یا حال بدم وقت میذاره، میمونه و حرف میزنه تا مطمئن شه خوبم، باعث میشه بهم جرات و امنیت بده تا هر چیزی رو بهش بگم...تجربه ثابت کرده هر چیزی رو بهش گفتن، از نگفتنش خیلی خیلی بهتره...


+الان باید هشتگ بزنم غر مربوط به پی ام اس؟   :/

باید یه موضوع اضافه کنم تو وب با عنوان "پریود"...همه غرهارو بریزم تو اون :|||


+ عنوانو دوس دارم چون خیلی به وضعیت الانم میخوره...اوضاع بگاییه در کل -_-


+ نشد اینو نگم که بودنش باعث رقیق شدن بگایی این اوضاع میشه! اینکه از لحاظ روحی بهم آرامش میده واقعا درد این دورانمو کمتر میکنه..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد