برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...
برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

فاک دیس لایف خلاصه

شاید اگه تو همچین فرهنگ تخمی‌ای زندگی نمیکردم و البته به مقدار لازم و کافی پول هم میداشتم، الان باروبندیلم رو جمع میکردم میرفتم یه گوشه‌ی خیلی خلوت‌ترِ شمال یک هفته سکنی میگزیدم و فارغ از دنیای کس‌شر و آدم‌های کس‌شرترش، از سکون سکوت و خفگی دورو برم ارامش میگرفتم...تلفن جواب نمیدادم، دنیای مجازی رو چک نمیکردم فقط یه عالمه سریال آب دوغ خیاریه کره‌ای با خودم میبردم که نگاه کنم و چند ساعتی فک کنم زندگی همینطوری فانتزی و رنگی رنگیه...هر روزم در حال قر دادن با آهنگ، برا خودم انواع کباب‌ها و پیتزاها رو درست میکردم...گاهی هم میرفتم دریا شنا میکردم و بعدش شام یا نهارو همون بیرون میخوردم...

خلاصه خیلی کارا میشد کرد که زندگی قشنگ‌تر بگذره، ولی از بین تمام مدل‌ها و سبک‌های زندگی، ماها تخمی‌ترینش رو انتخاب کردیم!


+ البته پول هم بی‌تا‌ثیر نیست...تف تف


+ کلپچ هم میخوردم :( 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد