برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...
برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

...

اصلا نمیتونید تصور کنید چه روز وحشتناکی رو گذروندم. ترسناک. تاریک و  دردناک. خیلی خیلی دردناک

هی هر سری از خودم میپرسم ته این چاهی که دارم توش سقوط میکنم کجاس و هی میبینم مثل اینکه ته نداره. فقط سقوطه. 

هر هفته به این فکر میکنم که چقدر این هفته وحشتناک بود و باز هفته‌ی بعد میبینم وضع به مرتب بدتری هم ممکنه.

وقتی برگشتم موسسه حالم بد بود. یه استاد روانشناسی هم اونجا بود که تایم ناهارش بود. چند باری دیده بودمش. معمولا در مورد جلسات روانکاویم با فاطمه حرف میزنم. بقیه هم گاهی هستن ولی سرشون تو کار خودشونه. داشتم برای فاطمه قضیه‌ی با سیگار اومدنم رو تعریف میکردم که اون استاده شنید و فاطمه به شوخی گفت ببینید دکتر این بچه با سیگار رفته پیش روانکاوش! منم یه حماقتی کردم و گفتم روانکاوم عادت داره چون حتی یه بارم جلوش دستم رو بریدم که البته  اون نامردی کرد و گفت باید بری بیرون.

 گفت ببینم چقدر دستت رو بریدی. بعد که نشونش دادم گفت اون یکی دستت رو هم ببینم! باور نمیکرد فقط یه دستم باشه!

بعد میدونید چی گفت؟ گفت باید روانکاوت زنگ میزد اورژانس و بستریت میکرد! و جدی هم بودها !! در حدی که میگفت چرا نمیخوای بستری شی؟! تو حالت بدتر از این حرفاست. باورتون میشه حتی اومد جامدادیمو گشت دنبال تیغ؟! 

گفت روانکاوتو عوض کن. به شدت هم اصرار داشت که نباید حالت انقدر بد میشد که به آسیب زدن به خودت برسی و قطعا باید روانکاوت رو عوض کنی! رفتارش و حرفاش به قدری حالمو خراب‌تر کرد که در عرض همون نیم ساعت علاوه بر اینکه از شدت گریه زار میزدم چهار بار حالم بهم خورد. حتی یه لیوان آب رو هم نمیتونستم تحمل کنم و بالا میاوردم. و میدونید چی گفت؟ گفت این شدت از انتقال که حتی با شنیدن پیشنهاد عوض کردن روانکاوت به این حالو روز بیوفتی هم طبیعی نیست. گفت اصلا خود روانکاوت وقتی این حجم از انتقال رو در تو دید باید ارجاعت میداد به یه نفر دیگه.

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد پنج‌شنبه 18 بهمن 1397 ساعت 14:27

اسلحه‌ی خود را بیرون آورده به سمت استاد!نشانه می‌رود
+عنوان پست قبل والبته با کنایه تقدیم به استاد!

دقیقا قصد دارم دفعه‌ی بعدی که دیدمش همینکارو کنم! مرتیکه تا حالا ابدا تجربه درمان بالینی نداشته اونوقت انقدر قاطع هم تشخیص داد هم درمان داد هم راه حل!!!! روانپزشکا هم انقدر سریع در عرض پنج دیقه تشخیص بستری نمیدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد