برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...
برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

...

یه سوالی دارم. کسایی که میخونید منو، لطفا صادقانه نظرتون رو بگید.

آیا به نظرتون این مدل نوشتن من برای روانکاوم و اینکه هی هر روز بهش پیام میدم و اساسا متن‌هایی که براش مینویسم و توشون اشاره میکنم به اینکه چقدر دوستش دارم و چه حسی بهش دارم، ترحم‌برانگیزه؟ شبیه گدایی محبت میمونه؟ شبیه این میمونه که دارن التماسش میکنم بهم توجه کنه و دوستم داشته باشه؟ 

خیلی خوب میشه اگه صادقانه نظرتون رو بهم بگید.

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد یکشنبه 29 اردیبهشت 1398 ساعت 17:38

روانکاو به جز گوش دادن به حرفها راهکار هم داره برای درمان؟

اگه راهکار منظورت تمرینای عملی‌ایه که مثلا تو درمان سی بی تی استفاده میشه، نه. روانکاوی همچین چیزایی نداره اصلا. و خب اون اوایل جلساته که روانکاو تقریبا فقط گوش میده. بعدها روند جلسات اینطوریه که روانکاو تحلیل میکنه. کلا شکل درمان در روانکاوی به صورت تحلیله.

حمیرا شنبه 28 اردیبهشت 1398 ساعت 02:56

چیزی که میگم نظر شخصی من درباره ی شخص توئه: نسبت بهت نظر مثبت دارم.

ممنون :)

احسان جمعه 27 اردیبهشت 1398 ساعت 23:06

به نظرم بیشتر مدیون و قدردان بودن رو نشون میده
یعنی اینکه تو ممنونی که ایشون هست و برات یه فضای خوب ایجاد کرده و اینا

نمیدونم، گاهی خیلی احساس میکنم خیلی چسبیدم بهش بعد یکم غرورم چیز میشه.
البته خودشم همچین نظری نداره ولی خب...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد