برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...
برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

چرا انقد هولم من :(

اقا من تصمیم گرفتم چهارشنبه روانکاوی رو برم. اگه فردا روانکاوم زنگ زد باهم صحبت کردیم که چه بهتر! سنگین و رنگین میگم باشه حالا چون اصرار کردی میام! اگرم زنگ نزد، خودم سه‌شنبه ضایع شدن رو به جون می‌خرم و بهش پیام میدم که میام -_- 

میرم اونجا و حرف نمیزنم! یا میرم باهاش دعوا میکنم! کلا میرم و اونجا دهنش رو سرویس میکنم چون به هر حال اونجا اون وظیفه داره کوتاه بیاد. یه چندتا پلن هم دارم برای اینکه ضایعش کنم که فعلا هنوز نهایی نشدن باید روشون کار کنم. هر چند در نهایت احتمالا باز خودم ضایع میشم و  باز آخر جلسه آویزونش میشم که میشه بیشتر بمونم -_- 

...

بیایید باهم دعا کنیم فردا روانکاوم بهم زنگ بزنه. قول میدم دیگه غد بازی درنیارم جوابشو بدم :(((

+ اکی قول نمیدم ولی تلاشمو میکنم -_-

ناکامی

شت!! ببینید چی یافتم!!


..........................


#ناکامی

روانکاو باید پیوسته بیمار را باخودداری ،از برآورده کردن درخواست هایش برای عشق، ناکام بگذارد. 

ناکامی نقش مهمی در روانکاوی ایفا می کند،فروید  خاطرنشان می سازد همچنان که سمپتوم های رنج آور با پیشرفت درمان ناپدید می شوند،انگیزه ی بیمار برای ادامه ی روانکاوی به همان میزان رو به کاستی می نهد.بنابراین او پیشنهاد می کند که برای اجتناب از خطر ازدست رفتن کل انگیزه ی بیمار و قطع زود هنگام درمان ،روانکاو باید رنج بیماررا در جایی دیگر به شکل محرومیت هایی ملموس دوباره ایجاد کند .

این توصیه ی تکنیکی که عموما به قاعده ی پرهیز معروف است ،حکایت از آن دارد که روانکاو باید پیوسته بیمار را باخودداری از برآورده کردن درخواست هایش برای عشق ناکام بگذارد. بدین طریق نیاز و حسرت بیمار امکان می یابند تا در او باقی بمانند،تا به عنوان نیروهایی عمل کنند که او را وادار به کنش و ایجاد تغییرات می کنند.

برای فروید قاعده ی پرهیز اساسا به پرهیز فرد تحت روانکاوی از فعالیت جنسی مربوط می شود؛ اگر یک بیمار مونث ملتمسانه از روانکاو درخواست کندکه با او هم خوابه شود، روانکاو باید با خودداری از چنین کاری باعثِ ناکامی فرد تحت روانکاوی شود.

اگرچه لکان با این توصیه موافق است،اما تاکید می کند که درخواست متداول تری وجود دارد که روانکاو باید ان را نیز ناکام بگذارد و آن،درخواست فرد تحت روانکاوی برای پاسخ است.فرد تحت روانکاوی از روانکاو انتظار دارد که از قواعد محاورات روزمره پیروی کند. روانکاو با پیروی نکردن از این قواعد  ساکت ماندن وقتی که فرد تحت روانکاوی سوالی می پرسد یا فهمیدن کلام او به شیوه ای متفاوت با انچه مورد نظر اوست، ابزار نیرومندی برای ناکام گذاشتن فرد تحت روانکاوی در اختیار دارد.

لکان در سال ۱۹۶۱ روش دیگری را برشمرد که روانکاو با آن فرد تحت روانکاوی را ناکام می گذارد و آن خودداری از دادن علامت signal اضطراب به فرد تحت روانکاوی است، غیاب همیشگی اضطراب در روانکاو ،حتی وقتی که فرد تحت روانکاوی از روانکاو درخواستِ متحمل شدن اضطراب را دارد.لکان بر این باور است که این روش شاید سودمندترین شکل ناکامی در درمان روانکاوی باشد.


فرهنگ مقدماتی اصطلاحات روان کاوی لکانی /دیلن اونز/ مهدی رفیع و مهدی پارسا


——————————-

خیلی روش کثیفیه انصافا -_-


+ اسم وبلاگ رو باید عوض کنم بذارم داستان‌های منو روانکاوی!!!