برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...
برای روزهایی که رفته ام…

برای روزهایی که رفته ام…

من بی می ناب زیستن نتوانم...

گر مرد رهی، میان خون باید رفت

میگه من اگه جای تو بودم شبانه روز میخوندم...شبانه روز با چنگ و دندون میخوندم...

میگه وقتی هدفی داری که برات ارزشمنده، حتی در حال مرگ هم بودی باید براش تلاش کنی...

میگه رو به موتم شده بخون و برو...برو دیگه پشت سرتم نگاه نکن...

این امتحانای مزخرف

بی صبرانه منتظرم تا امتحانای مسخره ی دانشگاه تموم شه و خوندن برای کنکور رو استارت بزنم...احساس خوبی دارم از اینکه میخوام شروع کنم برای کنکور بخونم...مثل این میمونه که یه فرصت دوباره دارم تا اشتباه قبلیمو جبران کنم...هنوزم پر از تردیدم...پر از ترس و پر از عادت غلط...اما شوق شروع کردن دارم...دلم میخواد این بارو من برنده شم...

میشه پرنده باشی، اما رها نباشی

اونجای کارتون هتل ترنسیلوانیا که دختره تبدیل میشه به اون پرنده سیاها که تو غار زندگی میکنن و برعکس میشینن، منظورم سر و تهه (شاید باورتون نشه اما حقیقتا اسمشونو یادم نمیاد!)

حالا خیلی مهم نیس در کل میخواستم بگم الان همچین چیزی طلب میکنم.. اینکه پرده رو بزنم کنار، توری پنجره رو باز کنم و تبدیل به یه پرنده شم برم تو آسمون و بالای یه پشت بوم شیروونی بشینم و ماه هم بالای سرم باشه، آسمون و تاریکی رو تماشا کنم...جدی من اشتباهی انسان شدم! تا دقایق آخر قرار بوده یه پرنده باشم اما یهو معلوم نیس چرا خدا نظرش عوض شد..یا شایدم این وسط یکی از فرشته ها اشتباه کرده و به جای اینکه رو گزینه ی پرنده کلیک کنه، گزینه ی انسان رو زده...یا شایدم این وسط توطئه ای درکاره و دست های پلیدی این وسط درمیونه...در هر صورت روح من یه روح پرنده‌س که فعلا افتاده تو قفس..من دلم پرواز میخواد 


ب. ا.ش: خفاش اقا خفاش! یادم افتاد اسمشون :|

گه

میگه آدم تو زندگیش باید گه های غلیظ بخوره، شاید فردا افتاد مرد اصن..

البته نگفت اگه فردا نیوفتاد و نمرد چه گِلی به سرش بگیره و گه های خورده رو چطوری جمع کنه...

داروی ضد افسردگی

فلوکستین داروی ضد افسردگیه ، شادی اوره، چیه؟ تو توییتر دیده بودم خیلیا استفاده میکردن و میگفتن خوبه  و فکر کنم نیازی به نسخه هم نداشته باشه!

تازگیا دارم وسوسه میشم برم بخرم یه مدت استفاده کنم شاید جواب داد! من واقعا مشکلی ندارم با اینکه با قرص احساس نشاط و امیدواری کنم، حداقلش یکم برنامه هام جلو میره و کارامو انجام میدم

البته یه روانپزشک خوب پیدا میکردم خیلی خوب می‌شد ولی لامصب یا نیست یا اگرم هست ویزیتاشون گرونه اقا گرون!حتی تا جلسه ای صد تومنم حاضر بودم بدم ولی از این چیزا بالاتره! بعد تازه با یه جلسه که نتیجه نمیده آدم باید حداقل یه دوره بره تا یکم به نتیجه برسه که در اون صورت دیگه ورشکست میشم :( در نتیجه همون فلوکستین بخورم بهتره!

حقیقتا حتی حوصله خودم رو هم ندارم و واقعا آرزو میکردم کاش در دوره ی مزخرف امتحانا نبودیم! کاش این امتحانا هم یه جوری بخیر بگذره تموم شه بره پی کارش...